چگونه گریه ات را زیر باران نادیده بگیرم!؟ اشک است نه قطره ای از باران؛ اشک احساس است... اشک حرف دارد... اشک فریاد است... چگونه نادیده بگیرم دستانی که نمیتوانم بگیرم تا در غم تو شریک شوم!؟ و...لبخندی که آرزویم است... چگونه می توانند مارا از هم جدا ببینند؟! به چه می رسند!؟ هیـــــــــــــــچ...! زیرا درددل را کسی نمیداند... نمیدانند دردل تو چه می گذرد... تو تنهایی؛ دردل من در آنجا آزادانه رویابساز دورازچشم همه ... و... لبخندرا جایگزین اشک کن... "حامی اسکندری"
نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 93/12/23ساعت
1:12 عصر توسط حـــامی اسکندری نظرات ( ) |
Design By : Pichak |